جدول جو
جدول جو

معنی خوش گذران

خوش گذران
ویژگی کسی که زندگی را به خوشی و آسودگی می گذراند، عیاش
تصویری از خوش گذران
تصویر خوش گذران
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خوش گذران

خوش گذران

خوش گذران
شادخوار، نوش خوار، عشرت طلب، عشرت جو، عیاش، عیش طلب، کام جو، کام طلب، لذت جو، عیش مشرب
متضاد: محنت کش، تن آسا، تن پرور
فرهنگ واژه مترادف متضاد

خوش گذرانی

خوش گذرانی
الواطی، تعیش، تن آسانی، تنعم، خوشی، شادخواری، عیاشی، عشرت طلبی، عیش مشربی، کامجویی، لذت جویی، نوش خواری
متضاد: تن آسانی
فرهنگ واژه مترادف متضاد