مکر، حیله، فریب، نارو، دغلی، احتیال، غدر، تنبل، خدعه، ترب، اشکیل، خاتوله، روغان، کلک، ستاوه، چاره، ترفند، کید، دلام، قلّاشی، گربه شانی، شید، شکیل، دستان، ریو، گول، تزویر، نیرنگ، دویل قوطی، ظرف کوچک که در آن جواهر یا چیز دیگر می گذارند ظرف سفالی کوچکی که در سر وافور یا قلیان شیره می گذارند و تریاک یا شیره را به آن می چسبانند و دود می کنند حقۀ کاووس: در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو قند از حقۀ کاووس دادی / شکر کالای او را بوس دادی (نظامی۱۴ - ۱۸۰)مَکر، حیلِه، فَریب، نارُو، دَغَلی، اِحتیال، غَدر، تُنبُل، خُدعِه، تَرب، اِشکیل، خاتولِه، رَوَغان، کَلَک، سَتاوِه، چارِه، تَرفَند، کَید، دِلام، قَلّاشی، گُربِه شانِی، شَید، شِکیل، دَستان، ریوْ، گول، تَزویر، نِیرَنگ، دُویل قوطی، ظرف کوچک که در آن جواهر یا چیز دیگر می گذارند ظرف سفالی کوچکی که در سر وافور یا قلیان شیره می گذارند و تریاک یا شیره را به آن می چسبانند و دود می کنند حقۀ کاووس: در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد، برای مِثال چو قند از حقۀ کاووس دادی / شکر کالای او را بوس دادی (نظامی۱۴ - ۱۸۰)