چند تفنگ را به شکل چاتمه در محلی گذاشتن. از چند تفنگ تشکیل چاتمه دادن. چند قراول یا نگهبان در حال مراقبت از کسی یا جایی تفنگ های خود را بوضع چاتمه قرار دادن، در خانه کسی ماندن و مزاحم شدن، برای مطالبۀ چیزی یاانجام تقاضایی منتظر کسی ماندن و مزاحم آنکس شدن
سرود گفتن. نغمه نواختن. تصنیف مخصوص را در دستگاههای موسیقی خواندن یا نواختن. شعری را با آهنگ خواندن یا بوسیلۀ یکی از آلات موسیقی نواختن: همه چامۀ رزم خسرو زدند زمان تا زمانی ره نو زدند. فردوسی