معنی جوش زدن جوش زدن پیوند دادن، متصل کردنکنایه از خشمگین شدن، کنایه از مضطرب شدن، به جوش آمدن، شوریده دل شدنکنایه از به جوش و خروش آمدن و تلاش کردن، جوشیدن، غلغل کردنپیدا شدن جوش های ریز در پوست بدن تصویر جوش زدن فرهنگ فارسی عمید