معنی جو جو پسوند متصل به واژه به معنای جوینده مثلاً جنگجو، دلجو، صلح جو، نامجو،پسوند متصل به واژه به معنای جوییدن مثلاً جستجو، پرس و جوگذرگاه نسبتاً باریک آب، رودخانه، نهر، رود تصویر جو فرهنگ فارسی عمید