جدول جو
جدول جو

معنی تبل

تبل
چین و شکن و ناهمواری سطح چیزی، مثل ناهمواری پوست بادام، برای مثال دیدۀ دشمنت ز کینۀ تو / همچو بادام درگرفته تبل (عثمان مختاری - لغتنامه - تبل)
تصویری از تبل
تصویر تبل
فرهنگ فارسی عمید