جدول جو
جدول جو

معنی پولادچنگ

پولادچنگ
آنکه دست و پنجۀ سخت و نیرومند دارد، پولاددست، قوی پنجه، برای مثال پس و پیش ترکان طاووس رنگ / چپ و راست شیران پولادچنگ (نظامی۵ - ۹۵۵)
تصویری از پولادچنگ
تصویر پولادچنگ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پولادچنگ

پولادچنگ

پولادچنگ
که چنگی از پولاد دارد. که چنگی سخت قوی دارد. فولادین مخلب:
پس و پیش ترکان طاووس رنگ
چپ و راست شیران پولادچنگ.
نظامی.
چنان تیشه زد مرد پولادچنگ
که آتش برون آمد از تاب سنگ.
نظامی.
ز بیم عقابان پولادچنگ
نگردد کسی گرد آن خاره سنگ.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پولاد چنگ

پولاد چنگ
آنکه چنگی از پولاد دارد کسی که دارای چنگی سخت و قوی است: (پس و پیش ترکان طاوس رنگ چپ و راست شیران پولاد چنگ) (نظامی)
پولاد چنگ
فرهنگ لغت هوشیار

پولادوند

پولادوند
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از فرماندهان دلاور ایرانی در زمان کیقباد پادشاه کیانی
پولادوند
فرهنگ نامهای ایرانی

پولادسنب

پولادسنب
آنچه پولاد را بسنبد و سوراخ کند، سوراخ کنندۀ پولاد مثلاً نیزۀ پولادسنب
پولادسنب
فرهنگ فارسی عمید

پولادترگ

پولادترگ
جنگ جویی که خود پولادین بر سر دارد، برای مِثال ز پولادترگ اندر آمد به فرق / به دریای خون شد تن خسته غرق (نظامی۵ - ۹۷۴)
پولادترگ
فرهنگ فارسی عمید

پولادوند

پولادوند
تیره ای از طائفۀ چهار لنگ بختیاری. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76). دارای شعب هیودی، سالاروند، خانه جمالی، خانه قائدی، گراوند
لغت نامه دهخدا

پولادوند

پولادوند
نام پهلوانی تورانی که رستم او را بیفکند. (شاهنامه) :
چو خاراشکافی کندآهنش
چه پولادوند و چه روئین تنش.
امیرخسرو.
رجوع به پولاد شود
لغت نامه دهخدا