جدول جو
جدول جو

معنی بوم کن

بوم کن
آغلی که در زمین یا کوه درست کنند برای جا دادن گوسفندان
تصویری از بوم کن
تصویر بوم کن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بوم کن

بوم کند

بوم کند
جایی که در زیر زمین کنند به جهت مسافران و گوسفندان
بوم کند
فرهنگ لغت هوشیار

بنه کن

بنه کن
حرکت دسته جمعی یک خانواده یا یک دسته از جایی به جایی
بنه کن
فرهنگ فارسی معین

گرم کن

گرم کن
وسیله ای که برای گرم کردن به کار می رود، لباس کشباف نرم و ضخیم به صورت بلوز یا بلوز و شلوار
گرم کن
فرهنگ فارسی معین