معنی آب خوار - فرهنگ فارسی عمید
معنی آب خوار
- آب خوار
- ویژگی آجری که در آب خیسانیده باشند تا گرد آن گرفته شود
تصویر آب خوار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با آب خوار
آبشخوار
- آبشخوار
- جایی از رود یا نهر یا حوض که از آن آب توان برداشت و خورد آبشخوار مشرب منهل آبخور، ظرف آبخوری، منزل مقام موطن، نصیب قسمت، سرنوشت
فرهنگ لغت هوشیار
آبشخوار
- آبشخوار
- آبشخور: التشریع، به آبشخوار آوردن. (زوزنی)
لغت نامه دهخدا
آبخوار
- آبخوار
- آشامندۀ آب:
تشنه میگوید که کو آب گوار
آب میگوید که کو آن آبخوار.
مولوی
لغت نامه دهخدا