معنی اوراشتن - فرهنگ فارسی عمید
معنی اوراشتن
- اوراشتن اَوراشتَن
- افراشتن، بلند ساختن، بالا بردن، آراستن، زینت دادن، برپا کردن، فراشتن، برافراشتن، فراختن، افراختن اَفراشتَن، بلند ساختن، بالا بردن، آراستن، زینت دادن، برپا کردن، فَراشتَن، بَراَفراشتَن، فَراختَن، اَفراختَن
فرهنگ فارسی عمید