جدول جو
جدول جو

معنی اسم معنی

اسم معنی
در دستور زبان علوم ادبی اسمی که وجود مدلول آن بسته به دیگری و قائم به غیر باشد مانند خرد، هوش، دانش، علم و جهل
تصویری از اسم معنی
تصویر اسم معنی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اسم معنی

اسم معنی

اسم معنی
اسم چون قائم بغیر و وجود آن به دیگری بسته باشد، آنرا اسم معنی گویند: رنجش، دانش، سپیدی، سیاهی، انسانیت. و آن مقابل اسم ذات است. رجوع به اسم ذات شود
لغت نامه دهخدا

عالم معنی

عالم معنی
در فلسفه و تصوف عالم مجرد از صورت و ماده و زمان، آنچه متعلق به معنی و حقیقت باشد، عالَمِ جَبَروت، عالَمِ اَمر، عالَمِ مَلائِکِه، عالَمِ مَلَکوت
عالم معنی
فرهنگ فارسی عمید

اهل معنی

اهل معنی
مقابل اهل صورت و ظاهر. اهل حقیقت. آنکه به معنی و باطن توجه دارد: اهل معنی همه یکجا جمعند
لغت نامه دهخدا

عالم معنی

عالم معنی
آنچه متعلق به معنی و حقیقت باشد و ناپدید و مخفی بود. (ناظم الاطباء). در مقابل عالم صور است و در اصطلاح صوفیه عبارت از ذات و صفات و اسماء است. (از آنندراج) (از کشاف اصطلاحات الفنون)
لغت نامه دهخدا

قاسم مدنی

قاسم مدنی
یکی از عالمان و فقیهان مدینه در زمان عمر بن عبدالعزیز است. عمر وی را با نه تن دیگر از فقیهان مدینه خواست و به آنان گفت شما را برای آن دعوت کردم که طرفدار حق و عدالت باشید. اگر کسی را دیدید که بیدادگری میکند و یا یکی از فرمانداران من راه ظلم و تبهکاری پیش گرفته اند باید مرا آگاه سازیدو سپس متفرق شدند. (سیرۀ عمر بن عبد العزیز ص 32)
لغت نامه دهخدا

هم معنی

هم معنی
هم مانک همارش دو یا چند کلمه که دارای یک معنی باشند (نسبت بهم) مترادف
فرهنگ لغت هوشیار