جدول جو
جدول جو

معنی احتکاک

احتکاک
خراشیدن، خاریدن، ساییدن، اصطکاک، خود را به چیزی مالیدن
تصویری از احتکاک
تصویر احتکاک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با احتکاک

احتکاک

احتکاک
خویشتن را بچیزی بخاریدن. (زوزنی). خویشتن درمالیدن بوی. با هم خراشیدن. با هم مالیدن. (غیاث).
لغت نامه دهخدا

احتناک

احتناک
لو یشه بندی (لویشه چوب و ریسمانی که به دهان چارپایان بندند، استوار شدن
فرهنگ لغت هوشیار

افتکاک

افتکاک
از هم جدا گردیدن، از گرو در آوردن، از گرو بدر آوردن گروی
افتکاک
فرهنگ لغت هوشیار