دشت پیما. صحرانورد. هامون گذار. هامون بر. بیابان سپر. بادیه پیما. آنکه در دشت و بیابان سفر کند. (ناظم الاطباء) : یکی سیل رفتار هامون نورد که باد از پی اش بازماندی چو گرد. سعدی (بوستان). هامون نوردی بارکش وز ره به دندان خارکش راحت ده و آزارکش چون صوفیان بی حیل. رضاقلی خان هدایت