معنی مسح مسح پاک کردن، اثر چیزی را از چیز دیگر برطرف ساختن، مالیدن، در فقه دست مالیدن به پیش سر و روی پاها هنگام وضو گرفتن تصویر مسح فرهنگ فارسی عمید