معنی کمپوزیسیون
- کمپوزیسیون
- تنظیم نور، زاویۀ دروبین و مکان شخص یا شیء هنگام عکاسی، فیلمبرداری یا نقاشی، ترکیب بندی، در موسیقی آهنگ سازی
واژههای مرتبط با کمپوزیسیون
کمپوزیسیون
- کمپوزیسیون
- ترکیب اشیا طرح، ابداع و ابتکار
کمپوزیسیون
- کمپوزیسیون
- ترکیب، ترکیب بندی
اکسپوزیسیون
- اکسپوزیسیون
- نشان دادن، نمایش، نمایش گاه
اکسپوزیسیون
- اکسپوزیسیون
- فرانسوی نمایش نشان دادن نمایشگاه
اکسپوزیسیون
- اکسپوزیسیون
- نمایشگاه، جای نمایش دادن، جایی که کالاهای بازرگانی، اشیای صنعتی، محصولات کشاورزی و یا آثار هنری به نمایش گذارده شود
اپوزیسیون
- اپوزیسیون
- فرانسوی ناپذیری رودررویی برابرنهش
اپوزیسیون
- اپوزیسیون
- برابر نهش، رودررویی، ناپذیری
اپوزیسیون
- اپوزیسیون
- موضع گیری مخالف در برابر یک نظریه یا سیاست، حزب یا جبهه مخالف، گروه مخالف (واژه فرهنگستان)
