معنی قطع قطع بریدن، جدا کردن، متوقف شدن، قطع شده، اندازۀ طول و عرض، در علوم ادبی در علم عروض اسقاط یک حرف از آخر و تد مجموع چنان که از مستفعلن مستفعل باقی بماند و مفعولن به جایش بگذارند، پیمودن، طی کردنقطع کردن: بریدن، جدا کردن چیزی از چیز دیگر تصویر قطع فرهنگ فارسی عمید