جدول جو
جدول جو

معنی فود

فود
پود، رشته، نخ، مقابل تار، رشته ای که در پهنای پارچه بافته می شود
تصویری از فود
تصویر فود
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فود

فود

فود
کنار سر پهلوی سر، کیسه بزرگ، کناره کناره هر چیز پود مقابل تار
فود
فرهنگ لغت هوشیار

فود

فود
پود، مقابل تار، (فرهنگ فارسی معین)، ریسمانی که جولاهگان در پهنای کار بافند، (برهان)
لغت نامه دهخدا

فرود

فرود
پائین، نام پسر سیاوش، نام پسر کیخسرو، نام پسر خسرو پرویز و شیرین، نام پسر سیاوش و جریره و برادر کیخسرو پادشاه کیانی
فرود
فرهنگ نامهای ایرانی