غوالی غوالی جَمعِ واژۀ غالیه. (دهار) (اقرب الموارد) رجوع به غالیه و غَوال شود: تحیات کأنفاس الغوالی تمازج عرفها ریح الشمال. (تاریخ بیهق ص 2) لغت نامه دهخدا
موالی موالی مالکان، سَروران، مهتران، دوستان، دوستداران، جمعِ واژۀ مَولیٰبندگان، بندگان آزاد شده فرهنگ فارسی عمید