جدول جو
جدول جو

معنی غرامت کشیدن

غرامت کشیدن
کنایه از تاوان کشیدن، مجازات شدن، به عهده گرفتن غرامت، متحمل شدن تاوان و ضرر و زیان
تصویری از غرامت کشیدن
تصویر غرامت کشیدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غرامت کشیدن

غرامت کشیدن

غرامت کشیدن
تاوان پذیرفتن به عهده گرفتن غرامت قبول کردن تاوان
غرامت کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

غرامت کشیدن

غرامت کشیدن
به عهده گرفتن غرامت. تاوان کشیدن:
کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی
کآنچه بود گناه او من بکشم غرامتش.
سعدی (طیبات).
چندانکه ملامت دیدی و غرامت کشیدی ترک تصابی نکردی. (گلستان سعدی).
آنکه ز بیگنه کشی نیست دمی ندامتش
بیگنهی که او کشد من بکشم غرامتش.
کمال خجندی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

مرارت کشیدن

مرارت کشیدن
کنایه از زحمت کشیدن، رنج بردن، تلخی چشیدن
مرارت کشیدن
فرهنگ فارسی عمید

ملامت کشیدن

ملامت کشیدن
سرزنش کشیدن تحمل سرزنش کردن: (وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافری است رنجیدن) (حافظ. 271)
ملامت کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

ندامت کشیدن

ندامت کشیدن
پشیمانی بردن پشیمانی بردن: بی توجامی نکشدگل که ندامت نکشد سروباهمرهی قدتوقامت نکشد. (ملک مشرقی ظنند)
فرهنگ لغت هوشیار

غنیمت کشیدن

غنیمت کشیدن
حمل غنیمت. برداشتن و نگاه داشتن غنیمت. رجوع به غنیمت و غنیمت کش شود:
غنیمت کشان بر در شهریار
غنیمت کشیدند بیش از شمار.
نظامی
لغت نامه دهخدا