دستارچه و روپاک ابریشمین. (از برهان). رومال کوچک که به آن عرق پاک کنند. (غیاث اللغات) (آنندراج). دستارچه و روپاک ابریشمین که بدان عرق برچینند. (آنندراج). پارچۀ کوچکی که بدان عرق از بدن پاک کنند. دستمال و رومال. (ناظم الاطباء) : در عرقیه قطرات عرق (؟) شبنم گل بود بروی ورق. میرخسرو (از آنندراج)
مونث عرفی. یا عرفیه دائمه. قضیه ایست که محمول آن بحسب ذات و هم بحسب وصف دایم بود. یا عرفیه ضروریه. قضیه ایست که بحسب ذات ضروری باشد یعنی مادام که ذات آن موجود باشد نسب محمول بدان ضروری باشد (هر ج ب دایما د است بالضروره) یا عرفیه عامه. قضیه موجبه - ایست که حکم در آن به دوام ثبوت محمول باشد مادام که ذات موضوع متصف به وصف عنوانی است
بلند گردانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، برداشتن کلام از کسی و نقل نمودن و برخواندن پیش وی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رقی علیه کلاماً، رفع. (اقرب الموارد)