جدول جو
جدول جو

معنی عاجز گشتن

عاجز گشتن
ناتوان شدن، درماندن، کنایه از خسته شدن، به ستوه آمدن
عاجز شدن
تصویری از عاجز گشتن
تصویر عاجز گشتن
فرهنگ فارسی عمید