جدول جو
جدول جو

معنی سراروی

سراروی
قیفال، رگی در بازو که در قدیم از آن خون می گرفتند، رگ
تصویری از سراروی
تصویر سراروی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سراروی

سراروی

سراروی
رگی است که چون آنرا بگشایند خون از سر و روی انسان کشیده شود قیفال
فرهنگ لغت هوشیار

سراروی

سراروی
نام رگی است که چون او را بگشایند خون از سرو روی آدمی کشیده شود و بعربی قیفال گویند. (برهان). رگی است که فصد آن امراض سر و روی و چشم را نافع است و بیونانی قیفال گویند. (آنندراج) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

سرارود

سرارود
دهی از دهستان سمیرم پائین بخش حومه شهرستان شهرضا. دارای 1000 تن سکنه میباشد. آب آن از قنات و شعبه رود خانه شور تأمین میشود. محصول آن غلات و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

فراروی

فراروی
سرشناس و معروف: کسانی که نامدار و فراروی بودند همه آنجای حاضر بودند و بنشستند. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا