معنی سر سپرده سر سپرده فرمان بردار، آنکه فرمان کسی را می پذیرد یا اجرا می کندفرمان بر، فرمان پذیر، فرمان شنو، فرمان نیوش، سر به راه، سر بر خط، نرم گردن، طاعت پیشه، طاعت ور، مطیع، طایع، مطاوع، مطواع، عبید، منقاد تصویر سر سپرده فرهنگ فارسی عمید