جدول جو
جدول جو

معنی سبد چین

سبد چین
انگور یا میوۀ دیگر که از درخت بچینند و در سبد بگذارند، برای مثال مغ از نشاط سبدچین که مست خواهد شد / کند برابر چرخشت خشت بالینا (عماره - شاعران بی دیوان - ۳۵۲)، بقیۀ میوه که در آخر فصل در شاخه های درخت به جا مانده باشد، پساچین
تصویری از سبد چین
تصویر سبد چین
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سبد چین

سبد چین

سبد چین
بقیه میوه که در آخر فصل میوه در شاخه های درخت بجا مانده باشد پساچین، میوه ای که از درخت چینند و در سبد نهند
فرهنگ لغت هوشیار

سبدچین

سبدچین
بمعنی پساچین و آن بقیه و تتمۀ میوه و انگوری بود که در آخرهای فصل میوه در باغها و درختها بجا مانده باشد. (برهان) (آنندراج). بقیۀ انگور باشد که جای جای مانده باشد. (صحاح الفرس) (لغت فرس اسدی). آن باقیات انگور و میوه که جابجا در باغ مانده باشد. (شرفنامۀ منیری) :
مغ از نشاط سبدچین که مست خواهد شد
کند برابر چرخشت خشت بالینا.
عمارۀ مروزی.
حسود شاه را در باغ امید
نمانده ست از ثمر غیر از سبدچین.
شمس فخری
لغت نامه دهخدا

درد چین

درد چین
علاج کننده درد، عاشقی که آرزو کند درد و بلای معشوق بدو سرایت کند و فدای او گردد
فرهنگ لغت هوشیار

خبر چین

خبر چین
سخن چین انیشه (جاسوس) آنکه رفتار و گفتار کسی را برای دیگران نقل کند جاسوس
فرهنگ لغت هوشیار

سنگ چین

سنگ چین
ویژگی دیواری که با چیدن سنگ ها بر روی هم ساخته باشند
سنگ چین
فرهنگ فارسی عمید