جدول جو
جدول جو

معنی روز گردک

روز گردک
آفتاب گردان، گیاهی با برگ های درشت و ساقۀ بلند و گل های سبدی زرد رنگ که میان آن ها تخم هایی شبیه تخم هندوانه قرار دارد و آن ها را تف می دهند و مغز آن را می خورند، روغن آن را نیز می گیرند و در پختن شیرینی و بعضی خوراک ها به کار می برند، گل آن همواره رو به آفتاب می گردد، آفتاب گردش، آفتاب گردک، آفتابگردان، روز گردان، روز گرد
تصویری از روز گردک
تصویر روز گردک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با روز گردک

روز گرد

روز گرد
آفتاب، خورشید
آفتاب گَردان، گیاهی با برگ های درشت و ساقۀ بلند و گل های سبدی زرد رنگ که میان آن ها تخم هایی شبیه تخم هندوانه قرار دارد و آن ها را تف می دهند و مغز آن را می خورند، روغن آن را نیز می گیرند و در پختن شیرینی و بعضی خوراک ها به کار می برند، گل آن همواره رو به آفتاب می گردد، روز گَردان، روز گَردَک، آفتاب گَردَک، آفتاب گَردِش، آفتابگَردان
روز گرد
فرهنگ فارسی عمید

روزگردک

روزگردک
آفتاب گردان. (ناظم الاطباء). گیاهی که با آفتاب گردد. (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). تَنّوم. (مهذب الاسماء). تنوم که خوردن ثمر آن با سپندان و آب کشندۀ اقسام کرمهاست. (از منتهی الارب). گلی است که آنرا بهندی سورج مکهی گویند. (آنندراج) ، حرباء. (مهذب الاسماء). جنسی است از کرباسک. شقذان. (مهذب الاسماء). آفتاب پرست. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

روز گرد

روز گرد
آفتاب. (ناظم الاطباء) (از مجموعۀ مترادفات) (از فرهنگ شعوری). یکی از نامهای آفتاب است. (از برهان قاطع) (ازانجمن آرا) (از آنندراج) :
نه بی رای او گردد این روزگرد
نه بی امر او باشد این خواب و خورد.
فردوسی.
بروز محنتم یاری نکردی
چرا چون روزگرد از من بگردی.
نزاری قهستانی (از فرهنگ شعوری)
لغت نامه دهخدا

روز گردان

روز گردان
آفتاب گَردان، گیاهی با برگ های درشت و ساقۀ بلند و گل های سبدی زرد رنگ که میان آن ها تخم هایی شبیه تخم هندوانه قرار دارد و آن ها را تف می دهند و مغز آن را می خورند، روغن آن را نیز می گیرند و در پختن شیرینی و بعضی خوراک ها به کار می برند، گل آن همواره رو به آفتاب می گردد، روز گَردَک، آفتاب گَردَک، آفتابگَردان، آفتاب گَردِش، روز گَرد
روز گردان
فرهنگ فارسی عمید