معنی روانه کردن روانه کردن رَوانِه کَردَن روانه ساختن، روان کردن، راهی کردن، گسیل کردن، فرستادن روانه ساختن، روان کردن، راهی کردن، گسیل کردن، فرستادن تصویر روانه کردن فرهنگ فارسی عمید