جدول جو
جدول جو

معنی رو به رو شدن

رو به رو شدن
برابر هم شدن، به هم رسیدن و رو در روی یکدیگر واقع شدن
تصویری از رو به رو شدن
تصویر رو به رو شدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رو به رو شدن

رو به راه شدن

رو به راه شدن
آمادۀ سفر شدن، آمادۀ کار شدن
راست آمدن کار، سر و سامان یافتن کار
رو به راه شدن
فرهنگ فارسی عمید

رو به رو کردن

رو به رو کردن
کنایه از دو تن را در برابر هم نگه داشتن که حرف های یکدیگر را بشنوند یا مطلبی را در مقابل هم بگویند
رو به رو کردن
فرهنگ فارسی عمید

رگ به رگ شدن

رگ به رگ شدن
دردناک شدن عضوی از بدن به واسطۀ حرکت شدید و ناگهانی و پیچیده شدن یا از جا در رفتن رگ و پی در مفصل
رگ به رگ شدن
فرهنگ فارسی عمید