جوانمرد، نجیب، آزاده، سخی، بخشنده، کریم، برای مثال چو خواهی که شاهی کنی راد باش / به هر کار با دانش و داد باش (اسدی - ۲۳۹) عاقل، دانا، خردمند، خردپیشه، صاحب خرد، متفکّر، فروهیده، پیردل، اریب، حصیف، فرزانه، بخرد، لبیب، نیکورای، فرزان، داناسر، متدبّر، خردومند، خردورجوانمرد، نجیب، آزاده، سخی، بخشنده، کریم، برای مِثال چو خواهی که شاهی کنی راد باش / به هر کار با دانش و داد باش (اسدی - ۲۳۹) عاقِل، دانا، خِرَدمَند، خِرَدپیشِه، صاحِب خِرَد، مُتِفَکِّر، فَروهیدِه، پیردِل، اَریب، حَصیف، فَرزانِه، بِخرَد، لَبیب، نیکورای، فَرزان، داناسَر، مُتَدَبِّر، خِرَدومَند، خِرَدوَر