معنی دستبرد زدن - فرهنگ فارسی عمید
معنی دستبرد زدن
- دستبرد زدن
- دزدی کردن، چیزی را ربودن، غارت کردن
حمله و هجوم بردن
تصویر دستبرد زدن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با دستبرد زدن
دستبرد زدن
- دستبرد زدن
- دزدی کردن چپاول کردن، تصرف کردن، حمله کردن هجوم بردن
فرهنگ لغت هوشیار
دستبرد زدن
- دستبرد زدن
- دزدیدن. به نهانی دزدیدن از جائی، غارت کردن. (یادداشت مرحوم دهخدا). چپاول کردن، تصرف کردن، حمله کردن. هجوم بردن
لغت نامه دهخدا