حالت و چگونگی داننده. عمل داننده. صاحب معلومات و دانش و علم بودن. دانائی: خردمند گفت ای شه پهلوان به دانندگی پیر و بر تن جوان. دقیقی. کسی کو سزاوار درگاه بود بدانندگی درخور شاه بود. فردوسی. سدیگر پزشکی که هست ارجمند به دانندگی نام کرده بلند. فردوسی. رجوع به داننده شود