جدول جو
جدول جو

معنی خام رای

خام رای
کسی که رای و اندیشۀ خام دارد، آنکه رای و عقل درست ندارد، برای مثال تو ای طفل ناپختۀ خام رای / مزن پنجه در شیر جنگ آزمای (نظامی۵ - ۸۲۸)
تصویری از خام رای
تصویر خام رای
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خام رای

خام رای

خام رای
خام رای، ناقص عقل، (آنندراج) (اشتنگاس) :
تویی طفل ناپخته و خام رای
مزن پنجه با شیر جنگ آزمای،
نظامی (ازآنندراج)،
گر سوخته دل نه خام رایی
چون سوختگان سیه چرایی ؟
نظامی
لغت نامه دهخدا

خام درایی

خام درایی
بیهوده گویی، یاوه سرایی
خام درایی کردن: کنایه از یاوه سرایی کردن، برای مِثال تا عالم روحی نشود عالم جسمی / تا مردم پخته نکند خام درایی (سنائی۲ - ۳۰۲)
خام درایی
فرهنگ فارسی عمید

پاک رای

پاک رای
کسی که اندیشۀ پاک داشته باشد، پاکیزه رای، برای مِثال اگر بخردی سوی توبه گرای / همیشه بُوَد پاک دین پاک رای (فردوسی۲ - ۲۴۸۴)، دانا
پاک رای
فرهنگ فارسی عمید