جدول جو
جدول جو

معنی حیوان

حیوان
موجود زنده، جاندار، جانور، کنایه از نفهم، بی شعور، حیات، زندگی
حیوان ناطق: در علم منطق آدمی، انسان
تصویری از حیوان
تصویر حیوان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با حیوان

حیوان

حیوان
جاندار، جانور، ذی روح
متضاد: جامد، بهیمه، دد
متضاد: انسان، ستور، بی شعور، کودن، نفهم، حیات
فرهنگ واژه مترادف متضاد