جدول جو
جدول جو

معنی حیف

حیف
در هنگام تاسف و افسوس بر از دست دادن چیزی گفته می شود، موجب پشیمانی
ستم کردن، ظلم کردن، ظلم، جور، ستم
تصویری از حیف
تصویر حیف
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با حیف

حیف

حیف
ظلم، جور، افسوس، دریغ، نوعی توهین درباره کسی که آن قدر نالایق است که لیاقت نان خوردن هم ندارد
حیف
فرهنگ فارسی معین

حیف

حیف
جَمعِ واژۀ حیفَه، به معنی ناحیه و گوشه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

حیف

حیف
جَمعِ واژۀ حائف. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به حائف شود
لغت نامه دهخدا