معنی چخان - فرهنگ فارسی عمید
معنی چخان
- چخان
- کوشنده، ستیزه کننده، در حال کوشیدن، در حال ستیزه کردن
تصویر چخان
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با چخان
چخان
- چخان
- ستیزه کنان. (برهان) (آنندراج). ستیزه کننده. (ناظم الاطباء). ستیزه کننده میباشد. (انجمن آرا). آنکه ستیزه کند، سعی کنان. (برهان). سعی و جهد کننده. (ناظم الاطباء). کوشا و ساعی
لغت نامه دهخدا
چخان
- چخان
- نام موضعی است غیر معلوم. (برهان). نام موضعی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا