معنی آب دهن
- آب دهن
- آب دهان، آب لزج که از دهان انسان یا حیوان خارج می شود، بزاق، تف، تفو، خیو، خدو، بفج
واژههای مرتبط با آب دهن
آب دهن
- آب دهن
- آب دهان (بهمه معانی) یاآب دهن پس دادن، آب دهن بسیار خارج کردن بی اختیار آب دهن بیرون ریختن
آب دهن
- آب دهن
- بزاق، تف، خدو، خیو
آب دهان
- آب دهان
- بزاق، بصاق، خیو، به تعبیر آب دهان برای چیزی رفتن، خواهان وآرزومند آن بودن، بزاق
آب آهن
- آب آهن
- آبی که دارای املاح آهن باشد آب آهن دار. یا آب آهن جوشان. آب آهن گازدار
آب دهان
- آب دهان
- آب لزج که از دهان انسان یا حیوان خارج می شود، آبِ دَهَن، بُزاق، تُف، تُفو، خیو، خَدو، بَفج
آب دهان
- آب دهان
- آبی لزج و اندکی قلیایی که از غده های دهان ترشح گردد و وقتی با غذا آمیخته شود موجب سهولت هضم آن می گردد، بزاق
آب دهان
- آب دهان
- کنایه از کسی که راز نگه دار نیست، دهن لق
آب دهان
- آب دهان
- بزاق. بصاق. خیو. تفو. خدو.
- امثال:
آب دهان برای چیزی رفتن، خواهان و آرزومند آن بودن
آب دهان
- آب دهان
- بزاق، تف، خدو، خیو، کفک