دهی است جزء دهستان کله بور بخش مرکزی شهرستان میانه در 31 هزارگزی جنوب باختری میانه و 31 هزارگزی شوسۀ تبریز به میانه. کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 100 تن هستند که مذهب تشیع دارند و بترکی سخن میگویند. آب آن از چشمه، محصول آن غلات، نخودسیاه، بزرک و عدس، و شغل مردم زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
سرهندی. او راست کتاب مدارالافاضل در لغت فارسی. رجوع به فهرست کتاب خانه سپهسالار ج 2 ص 227 شود، گردیدن. (لازم و متعدیست) ، گرد کردن. (تاج المصادر بیهقی). گردگردانیدن. چرخاندن. چرخانیدن، مبتلا بعلت دوار شدن. (منتهی الارب) ، نگریستن درکار تا داند چگونه انجام کند آنرا. (منتهی الارب) ، کارگردانی، اداره کردن، قوام دادن. نظام دادن. گرداندن. چرخاندن. مستقیم کردن. تنظیم کردن. رتق و فتق دادن. نظم و نسق دادن. تولیت کردن. متولی بودن. ولایت راندن. قیادت کردن: اداره کردن شغلی را، راندن آن شغل را. راه بردن
دهی است از دهستان مزرج بخش حومه شهرستان قوچان، در 38 هزارگزی شمال خاوری قوچان و 35 هزارگزی خاور شوسۀ عمومی قوچان به باجگیران. کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 254 تن شیعه هستند و بترکی و کردی سخن میگویند. آب آن از رود اترک، و محصول آن غلات و انگور، و شغل مردم زراعت، مالداری و قالیچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل، در 8 هزارگزی خاور آمل. دشت و معتدل مرطوب است. سکنۀ آن 50 تن شیعه هستند که بمازندرانی و فارسی سخن میگویند. آب آن از رود خانه هراز و محصول آن برنج، حبوبات و صیفی کاری، و شغل مردم زراعت است. راه مالرو دارد. در تابستان عده ای به ییلاق ده ارجمند فیروزکوه میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3) ، گاهی از لفظ اکاسره سلاطین متکبر مراد باشد. (غیاث اللغات) (آنندراج)
دهی است از دهستان لاله آباد بخش مرکزی شهرستان بابل، در 18 هزارگزی جنوب باختری بابل و 6 هزارگزی شمال شوسۀ بابل به آمل. دشت و معتدل مرطوب است. سکنۀ آن 55 تن شیعه هستند که به مازندرانی و فارسی سخن میگویند. آب آن از چشمۀ دشت سر، و محصول آن اندکی برنج، غلات، کنف، صیفی، پنبه و نیشکر، و شغل مردم زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان سارال بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج، در سه هزارگزی جنوب دیواندره و نه هزارگزی باختر شوسۀ سنندج - دیواندره. کوهستانی و سردسیر است. سکنۀ آن 350 تن سنی هستند و به کردی سخن میگویند و آب آن از رودخانه و چشمه، و محصول آن غلات، حبوبات و لبنیات، و شغل مردم زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. این ده در دو محل بفاصله 4 هزارگزی واقع است و بنام بالا و پائین نامیده میشود. سکنۀ پائین 180 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان، در 7 هزارگزی شمال خاوری کنگاور و 3 هزارگزی باختر شوسۀ کرمانشاه - همدان. کوهستانی و سردسیر است. سکنۀ آن 62 تن شیعه هستند که به فارسی و کردی سخن میگویند. آب آن از چشمه، و محصول آن غلات دیمی، انگور و قلمستان است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان ساسی کلام بخش مرکزی شهرستان بابل، در15 هزارگزی جنوب باختری بابل. دشت و معتدل مرطوب است. سکنۀ آن 180 تن شیعه هستند و به مازندرانی و فارسی سخن میگویند. آب آن از رود کلارودپی، و محصول آن برنج، غلات، صیفی، پنبه و حبوب، و شغل مردم زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)