جدول جو
جدول جو

معنی اژدهافش

اژدهافش
مانند اژدها، آنچه به شکل و هیئت اژدها باشد، اژدهاصورت، برای مثال همان گه یکی اژدهافش درفش / پدید آمد و گشت گیتی بنفش (فردوسی - ۸/۴۵)
تصویری از اژدهافش
تصویر اژدهافش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اژدهافش

اژدهافش

اژدهافش
اژدرمانند. همچون اژدرها. اژدهامنظر. اژدرصورت:
کی اژدهافش بیامد چو باد
به ایران زمین تاج بر سر نهاد
بدان اژدهافش یل نامدار
فزون گرد شد مردم از صد هزار.
اسدی.
لغت نامه دهخدا

اژدها فش

اژدها فش
آنکه بشکل و هیئت اژدها باشد اژدها صورت اژدها منظر، لقبی برای ضحاک
فرهنگ لغت هوشیار

اژدهاوش

اژدهاوش
اژدهافش. مانند اژدرها، اژن دوم، پاپ از 824 تا 827 میلادی ، اژن سوم، پاپ از 1145 تا 1154م، اژن چهارم، پاپ از 1431 تا 1447م
لغت نامه دهخدا

اژدهاکش

اژدهاکش
کشندۀ اژدها:
یل اژدهاکش بگرز و بتیر
سوار هزبرافکن و گردگیر.
اسدی
لغت نامه دهخدا

اژدهادوش

اژدهادوش
لقبی که ضحاک را داده اند بدان جهت که از دوش او دو مار رسته بود:
بدید او (کاوه) چو بدعهد ضحاک را
چنان اژدهادوش ناپاک را.
فردوسی.
نخواهیم بر گاه ضحاک را
مر آن اژدهادوش ناپاک را.
فردوسی.
رجوع به اژدها و دوش اژدها شود
لغت نامه دهخدا