معنی یتیمچه
- یتیمچه
- خوراکی که از، پیاز، روغن، بادنجان یا کدو تهیه می شود
واژههای مرتبط با یتیمچه
یتیمچه
- یتیمچه
- یتیم خردسال، غذائی که از بادنجان یا کدو پزند
یتیمچه
- یتیمچه
- بادمجان یا کدوی آب پز شده که آن را با ماست یا کشک خورند
یتیم چه
- یتیم چه
- بچه ی تیم، نوعی خورشت که از بادمجان، تخم مرغ و پیاز درشت
تیمچه
- تیمچه
- پاساژ، آرکاد
تیمچه
- تیمچه
- کاروانسرای کوچک
تیمچه
- تیمچه
- بنایی شبیه کاروان سرایی کوچک، شامل چند دکان یا حجره که بازرگانان در آنجا داد و ستد کنند
یتیمه
- یتیمه
- یتیم، بی نظیر، بی مانند، گوهر یکتا و بی مانند
یتیمه
- یتیمه
- یتیمه در فارسی مونث یتیم: پدر مرده: دختر، بی مانند یگانه دختربی پدر، بی نظیر بی مانند. یا یتیمه دهر. یتیمه الدهر یگانه روزگار
تیمچه
- تیمچه
- کاروان سرای کوچک، بازار
