جدول جو
جدول جو

معنی واقعه دیده

واقعه دیده
مجرب، آزموده، آنکه حوادث روزگار را دیده، مجرّب درجنگ
تصویری از واقعه دیده
تصویر واقعه دیده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با واقعه دیده

واقعه دیده

واقعه دیده
جنگدیده، آزموده کسی که حوادث روزگار را دیده مجرب آزموده، جنگ دیده: (تنی چند از مردان واقعه دیده کار آزموده بفرستادند)
فرهنگ لغت هوشیار

واقعه دیده

واقعه دیده
کارآزموده. (آنندراج). مرد مجرب و آزموده. (ناظم الاطباء). جنگ دیده: تنی چند ازمردان واقعه دیدۀ کارآزموده بفرستادند. (گلستان)
لغت نامه دهخدا

واقعه رسیده

واقعه رسیده
سختی دیده درد کشیده مصیبت دیده بلا رسیده: (یاری دوسه داشت دل رمیده چوناوهمه واقعه رسیده) (نظامی)
واقعه رسیده
فرهنگ لغت هوشیار

واقعه رسیده

واقعه رسیده
مصیبت دیده. مصیبت رسیده:
یاری دو سه داشت دل رمیده
چون او همه واقعه رسیده.
نظامی
لغت نامه دهخدا