معنی نیرنگ
- نیرنگنِیرَنگ
- مکر، حیله، فریب، خاتوله، تنبل، ترفند، شکیل، دویل، دغلی، شید، چاره، گول، خدعه، حقّه، غدر، دستان، اشکیل، ریو، ستاوه، گربه شانی، کید، قلّاشی، دلام، ترب، تزویر، نارو، احتیال، روغان، کلک
سحر، افسون، شعبده
در آیین زردشتی بعضی از مراسم دینی و دعاهای مخصوصمَکر، حیلِه، فَریب، خاتولِه، تُنبُل، تَرفَند، شِکیل، دُویل، دَغَلی، شَید، چارِه، گول، خُدعِه، حُقِّه، غَدر، دَستان، اِشکیل، ریوْ، سَتاوِه، گُربِه شانِی، کَید، قَلّاشی، دِلام، تَرب، تَزویر، نارُو، اِحتیال، رَوَغان، کَلَک
سحر، افسون، شعبده
در آیین زردشتی بعضی از مراسم دینی و دعاهای مخصوص
فرهنگ فارسی عمید