جدول جو
جدول جو

معنی گوشه و کنار

گوشه و کنار
کنایه از این طرف و آن طرف، این سو و آن سو، گوشه کنار
تصویری از گوشه و کنار
تصویر گوشه و کنار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گوشه و کنار

گوشه و کنار

گوشه و کنار
گوشه کنار. این طرف و آن طرف. اکناف. اطراف. رجوع به گوشه کنار شود
لغت نامه دهخدا

گوشه و کنایه

گوشه و کنایه
کنایه از حرف گوشه دار، سخن آمیخته به طعن و طنز، گوشِه کِنایِه
گوشه و کنایه
فرهنگ فارسی عمید

گوشه و کنایه

گوشه و کنایه
گوشه کنایه. تعریض. حرفهای گوشه دار. رجوع به گوشه کنایه شود
لغت نامه دهخدا

گوشه کنار

گوشه کنار
کنایه از این طرف و آن طرف، این سو و آن سو، گوشِه و کِنار
گوشه کنار
فرهنگ فارسی عمید

گوشه کنار

گوشه کنار
جانب سوی گوشه: حافظا، اگر نروی از در او هم روزی گذری بر سرت از گوشه کناری بکند. (حافظ)، این طرف و آن طرف این سو و آن سو: اخباری از گوشه کنار شنیده شد
فرهنگ لغت هوشیار

گوشه کنار

گوشه کنار
طرف. سو. جانب:
حافظا گر نروی از در او هم روزی
گذری بر سرت از گوشه کناری بکند.
حافظ.
، این طرف و آن طرف. این سو و آن سو: اخباری از گوشه کنار شنیده شد
لغت نامه دهخدا