جدول جو
جدول جو

معنی کیمیااثر

کیمیااثر
آنچه اثر کیمیا داشته باشد و ماهیت چیزی را تغییر بدهد
تصویری از کیمیااثر
تصویر کیمیااثر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کیمیااثر

کیمیااثر

کیمیااثر
هر چیز که قلب ماهیت اشیاء کند مانند اکسیر. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). که اثری چون کیمیا دارد. که اجساد پست و ناقص را به مرتبۀ کمال رساند: امید که مقبول نظر کیمیااثر ارباب فضل و جحی ̍ و اصحاب علم و نهی خواهد بود. (ترجمان القرآن ص 1)
لغت نامه دهخدا

کیمیا اثر

کیمیا اثر
کافدیس دگریس هر چیز که قلب ماهیت اشیا کند همچون اکسیر: امیر که بقبول نظر کیمیا اثر ارباب فضل و حجی... . خواهد بود
فرهنگ لغت هوشیار

کیمیادار

کیمیادار
آنکه کیمیا در اختیار دارد، آب دریا که موجب نفع جهان و جهانیانست: استاده رونده آسمان وار بر طلق روان کیمیا دار. (تحفه العراقین) توضیح اشاره بقول منسوب بعلی 4 بن ابی طالب: من حل الطلق استغنی عن الخلق
فرهنگ لغت هوشیار

کیمیاکار

کیمیاکار
کیمیاگر، رجوع به کیمیاگر و کیمیاکاری شود
لغت نامه دهخدا

کیمیادار

کیمیادار
کیمیادارنده، آنکه کیمیا در اختیار دارد، (فرهنگ فارسی معین)، کنایه از آب دریا که موجب نفع جهان و جهانیان است، (فرهنگ فارسی معین) :
استاده رونده آسمان وار
بر طلق روان کیمیادار،
خاقانی (تحفه العراقین، از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

کیمیاگر

کیمیاگر
کسی که به علم کیمیا اشتغال داشته باشد، برای مِثال کیمیاگر به غصه مرده و رنج / ابله اندر خرابه یافته گنج (سعدی - ۸۴)
کیمیاگر
فرهنگ فارسی عمید