جدول جو
جدول جو

معنی شب یار

شب یار
صبر زرد، در طب قدیم معجونی که در شب بخورند و بخوابند
تصویری از شب یار
تصویر شب یار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شب یار

شد یار

شد یار
شکاف زمین برای زراعت شیار، زمینی که در آن شکاف ایجاد کرده باشند برای زراعت
فرهنگ لغت هوشیار

شب کار

شب کار
کسی که در شب کار کند. کارگر شب کار، در تداول عامه، لوطی، زن که تن به بدکاری داده باشد و بدکاری کند. زن که شباهنگام با بیگانه خسبد. که همبستر مردی بیگانه شود
لغت نامه دهخدا

شبیار

شبیار
یار و مونس شب. رفیق و مصاحب در شب، شربت قند. شیره. (فرهنگ فارسی معین) ، نام معجونی است که آن را در شب خورند و خوابند. (برهان). مسهل یا ملینی که هنگام خفتن خورند. (یادداشت مؤلف) : چون چهار روز بگذرد (از بیماری لقوه) یک مثقال ایارج فیقرا بر سبیل شبیار بخورد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) ، رستنی باشد تلخ، و آن را به عربی صبر گویند. طبع آن گرم و خشک است و مسهل صفرا بود و رطوبت و بلغم از سر و مفاصل جذب کند و بهترین آن سقوطری میباشد و سقوطر جزیره ای است نزدیک به سواحل یمن. (برهان). صبر زرد:
پشم است و مینمایدت انگلیون
شکّر نماید او بتو شبیارش.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

شهریار

شهریار
پادشاه، شاه، فرمانروا، حاکم، یارشهر، نام پسر برزو، پسر سهراب، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از چهار پسر شیرین و خسروپرویز پادشاه ساسانی
شهریار
فرهنگ نامهای ایرانی