جدول جو
جدول جو

معنی سیمه سار

سیمه سار
سراسیمه، هراسان، سرگردان، آشفته و سرگشته، شوریده حال، پریشان حواس
تصویری از سیمه سار
تصویر سیمه سار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سیمه سار

سیمه سار

سیمه سار
حیران. سراسیمه. سرگشته. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

سیاه سار

سیاه سار
ماهیی از نوع بال که دارای سری سیاه و پیه بسیار است
سیاه سار
فرهنگ لغت هوشیار

سیاه سار

سیاه سار
سیاه سر، آنکه یا آنچه سرش سیاه باشد، کنایه از زن بیچاره و بینوا، کنایه از قلمی که سرش را در مرکب زده باشند
سیاه سار
فرهنگ فارسی عمید

آسیمه سار

آسیمه سار
آسیمه سر. سرآسیمه. آسیمه:
من از بهر آن بچه آسیمه سار
همی گردم اندر جهان سوگوار.
شمسی (یوسف و زلیخا).
و رجوع به آسیمه و آسیمه سر و سرآسیمه شود
لغت نامه دهخدا

سیاه سار

سیاه سار
تساچه، تمساح، انسان، قلم تحریر، (ناظم الاطباء)، رجوع به سیاسر و سیه سر شود
لغت نامه دهخدا