جدول جو
جدول جو

معنی سگرمه

سگرمه
سه گره، گره ابرو، اخم، خط های پیشانی، چین های پیشانی
تصویری از سگرمه
تصویر سگرمه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سگرمه

سقرمه

سقرمه
ترکی مشت ترکی مشت هنگامی که سرشست از میان دو انگشت دیگر بیرون آمده باشد ضربتی که با مشت بسته زنند در حالی که سر انگشت از میان دو انگشت سبابه و وسطی بیرون آمده باشد
فرهنگ لغت هوشیار

سارمه

سارمه
دهی است از دهستان کسکرات بخش صومعه سرای شهرستان فومن واقع در 24 هزارگزی شمال باختری صومعه سرا، و 12 هزارگزی شمال طاهر گوراب. جلگه ای، هوای آن معتدل و مرطوب و مالاریائی، آب آن از رود خانه شاندرمن، و محصول آن برنج، ابریشم، توتون سیگار و زغال است، 173 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

سگرنه

سگرنه
به معنی سگر است که خارپشت تیرانداز باشد و به این معنی بازهم آمده است. (برهان). رکاسه. (الفاظ الادویه). رکاشه است و آن را سغر و سغرنه نیز گویند. (جهانگیری). رجوع به سگر و سغر و سغرنه شود
لغت نامه دهخدا