جدول جو
جدول جو

معنی سپاهانی

سپاهانی
از مردم اصفهان، تهیه شده در اصفهان، در موسیقی سپاهان
تصویری از سپاهانی
تصویر سپاهانی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سپاهانی

سپاهانی

سپاهانی
منسوب به اصفهان اهل سپاهان اصفهانی، آهنگی از موسیقی
سپاهانی
فرهنگ لغت هوشیار

سپاهان

سپاهان
آوازی در دستگاه همایون، اصفهان، برای مِثال نه چنان راست نهادی تو سپاهان و عراق / که کس از راهزنان ناله کند جز طنبور (سلمان ساوجی - لغت نامه - سپاهان)
سپاهان
فرهنگ فارسی عمید

اسپهانی

اسپهانی
منسوب به اسپهان اصفهانی. کالایی که ساخته اصفهان باشد، کسی که از اهل اصفهان باشد از مردم اصفهان
فرهنگ لغت هوشیار

اسپاهان

اسپاهان
اصفهان. اسپهان. سپاهان. صفاهان. اصفاهان. مؤلف فرهنگ رشیدی گوید: و از اسپاه مأخوذ است اسپاهان، چه آن شهر همیشه موضع اقامت سپاه ایران بوده و در آن سگ نیز بسیار می بودچنانچه مؤلف تاریخ اصفهان علی بن حمزه گفته و الف ونون برای نسبت است. رجوع به اسپهان و اصفهان شود
لغت نامه دهخدا

خواهانی

خواهانی
آرزو. مراد. میل. خواهش. رغبت. (ناظم الاطباء). عشق در تداول عامیانه. (یادداشت بخط مؤلف) ، خواست. اراده، شهوت، طلب. (یادداشت بخط مؤلف).
- خواهانی تن، شهوت طلبی. (منتهی الارب).
- خواهانی نمودن، دعوی. دعاء. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا