24H2O ، 4Al2 (SO) ، SO4K2 در حقیقت سولفات مضاعف پتاسیم و آلومینیم است. زاج پتاسیم یا زاج معمولی بشکل بلورهای شفاف با طعمی شیرین، قابض و مشخص یافت شده و در ده قسمت آب سرد و 0/3 قسمت آب جوش و 2/5 قسمت گلیسیرین حل شده و در الکل غیرمحلول میباشد. زاج پتاسیم دارای چند ملکول آب میباشد که در اثر حرارت آب تبلور خود را از دست داده و زاج خشک یا eَAluncalcin بدست می آید. این زاج به آهستگی در 25 تا 30 قسمت آب حل میگردد. در درمان شناسی، زاج سفید و زاج خشک را بکار می برند، زاج با آمونیاک و املاح کلسیم و املاح باریم و سرب ناسازگاری داروئی میدهد. خواص فیزیولوژیکی: زاج آلبومین را منعقد کرده و آب بافتها را بخود می گیرد. یکی از بهترین اجسام قابض و خون بند میباشد و در داخل و یا خارج مانع ترشحات میگردد. و بعلاوه دارای خاصیّت ضدمیکربی نیز میباشد و از فساد و تخریب جلوگیری میکند: در روی پوست سالم خیلی کمتر تأثیر مینماید ولی در مخاطات و زخمها تأثیرش زیادتر است و موجب اثر قبض عروقی رگها شده و یک نوع احساس خشک شدن بافتها ظاهر میگردد. محلول غلیظ و یا گرد آن برای پوست و مخاطات محرق میباشد. مقدار کم آن در دستگاه گوارش موجب یبوست میگردد و مقدار زیاد آن باعث خراش و تحریک و ورم و التهاب معده و روده ها میشود. اگر مدت مدیدی زاج را بکار برند موجب اختلالات ترشحی و عمل جذب شده و دام مبتلا به یبوست میگردد. ولی بطور کلّی زاج داروی یبوست آور مؤثری نمیباشد. در داخل بدن زاج هیچ نوع تأثیر و عمل عمومی ندارد. اگر آن را از راه دهان بدهند جذب آن از راه مخاط معده تقریباً هیچ است در بعضی از مشاهدات و تجربیات درمانگاهی زاج در ادرار دیده شده است. موارد استعمال: زاج را منحصراً بعنوان عنصر قابض بکار میبرند. گرد زاج محرق است. و آن را در روی زخمهای قانقاریائی و در زخمهائی که در حال جوانه زدن باشد و همچنین مخلوط زاج و گردهای ضدعفونی را برای التیام دادن زخمها و تغییر وضعیت و حالت زخم بکار میبرند. محلول یک تا پنج درصد آن را برای درمان ورم مزمن چشم و کاتار تجاویف سر و کاتار گوش و اختلالات مخاط رحم و در داخل آن را در مسمومیّت املاح سرب بکار میبرند. مقدار زاج متبلور در داخل حیوانات بزرگ 10- 20 گرم، کوچک 2- 4، متوسط 0/50- 2. (درمان شناسی دکتر عطائی ص 454). و رجوع به زاج ابیض در لغت نامه و مفردات ابن بیطار شود
باغی بوده است به هرات: آن پادشاه پاک اعتقاد (میرزا بابر) در 25 شعبان سنه ستین و ثمانمایه (860 هجری قمری) بعزم طواف مرقد مطهر مشهد مطهر امام عالی گهر علی الرضا بن موسی بن جعفر از باغ سفید به باغ مختار تشریف برده و ماه صیام در آن مقام باداء طاعات و قضاء واجبات گذرانید. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 56). دیگر از عمارات او (ملک غیاث الدین) ، در جوار باغ سفید، خانقاهی بزرگ باتمام رسانید. (روضات الجنات فی اوصاف مدینه الهرات، ج 1 ص 507). خواجه کمال الدین محمود ساغرچی بسواد هرات رسیده سادات و قضاه و... مراسم استقبال بجای آوردند... و امیر نجم الدین در باغ سفید فرود آمد. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 515). باغ سفید محل پاسبانی ازبک بوده، دورمیش خان جمعی از مبارزان شاملو رابدان صوب فرستاد و در باغ سفید فیمابین قتال عظیم بوقوع پیوست. (عالم آرای عباسی ص 50). و رجوع به باغ سپید شود
نوعی باز که به ترکی آنرا طویغون گویند. (شعوری ج 1 ص 156). زُرق. (قطر المحیط) : باز سفید روضۀ انسی، چه فایده کاندر طلب چو بال بریدۀ کبوتری. سعدی. بتاج هدهدم از ره مبر که باز سفید ز کبر در پی هر صید مختصر نرود. حافظ
ده کوچکی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان، 75 هزارگزی شمال باختری کرمان و 3 هزارگزی باختر راه مالرو کرمان به شاهزاده محمد. سکنۀ آن 10تن. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است کوچک از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان. واقع در 31 هزارگزی جنوب باختر فلاورجان بگردنۀ سرخ. دارای 36 تن سکنه که مذهبشان شیعه و زبانشان ترکی است. آب آنجا از زاینده رود و محصولاتش غلات میباشد. شغل اهالی زراعت و راه فرعی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)