جدول جو
جدول جو

معنی ذریات

ذریات
ذریه ها، فرزندها، نسل ها، فرزندان ها، جمع واژۀ ذریه
تصویری از ذریات
تصویر ذریات
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ذریات

ذریات

ذریات
جَمعِ واژۀ ذریّه:
دیگر روز ابلیس بصحرا بیرون رفت و تختی از آهن بنهاد و از ذریات خود یکی را بنشاند. (قصص الانبیاء ص 132).
همچو آن ابلیس و ذریّات او
با خدا در جنگ واندر گفتگو.
مولوی
لغت نامه دهخدا

ذاریات

ذاریات
ذاریَه ها، پراکنده کنندگان، بادهای پراکنده کننده، بادها که چیزهایی را ببرد، جمعِ واژۀ ذاریَه، پنجاه و یکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۶۰ آیه، والذّاریات
ذاریات
فرهنگ فارسی عمید

بریات

بریات
جَمعِ واژۀ بَریّه. (منتهی الارب). رجوع به بریه شود، تابه ای که از گل سازند و بر زبر آن نان پزند. (از آنندراج). بَریزَن. برزن
لغت نامه دهخدا