جای کوفتن خرمن. (از ناظم الاطباء). جرین. داس. بَیْدَر. (منتهی الارب) : تخم تا در زمین نماند سه ماه بر از او کی خوری به خرمنگاه ؟ سنائی. همچنین در ایام فرس آنرا کرج بوهین کره خوانده اند یعنی خرمنگاه کرج. (از تاریخ قم ص 33). خبور، خرمنگاه گندم و مانند آن. (منتهی الارب)
دهی از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل، واقع در هزاروپانصدگزی خاور آمل و یک هزارگزی شوسۀ آمل به بابل. دشت، معتدل، مرطوب. آب از رودگرمرود هراز. محصول آن برنج، صیفی، حبوبات. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو. در تابستان اغلب سکنه به ییلاقات چلاو می روند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)