جدول جو
جدول جو

معنی جامع

جامع
مفرد واژۀ جوامع، هر چیز تمام و کامل، مشتمل بر. حاوی، جمع کننده، گردآورنده، فراهم آورنده، مسجد بزرگ هر شهر که در آن نماز جمعه می خوانند، مسجد آدینه
تصویری از جامع
تصویر جامع
فرهنگ فارسی عمید